میخواستیم در کلاس مهارتهای زندگی، بچهها به مفهوم«احترام به تفاوتها در عین وجود اختلافها» دست پیدا کنند. معمولا در کلاس، تمرین یا فعالیتی را طراحی میکنیم تا بعد از انجام دادن فعالیت، خودشان به مفهوم مرود نظر ما برسند.
بعد از کلی جستوجو به طرحی رسیدیم که وقتی در کلاس اجرا شد، نتایجش شگفتانگیز بود.
کلاس را گروهبندی کردیم و مرحله به مرحله، مواد خوراکی را با دستور کار مشخص به آنها تحویل دادیم.
ابتدا به هر گروه یک لیوان شیر دادیم و یک قطره رنگ خوراکی در شیر ریختیم. از بچهها خواستیم که رنگ را با شیر مخلوط کنند. این کار به آسانی اتفاق افتاد. بعد به هر گروه دو قاشق روغن مایع دادیم و خواستیم روغن را با شیر مخلوط کنند. این دفعه مثل رنگ نبود؛ روغن با شیر مخلوط نمیشد. در واقع شیر و روغن حتی اگر خیلی خوب هم با یکدیگر مخلوط شوند، بعد از چند دقیقه از هم جدا میشوند.
از این جای تمرین کار ما شروع شد؛ از بچهها در مورد تفاوت این دو نوع رفتار شیر پرسیدیم. چرا شیر با رنگ مخلوط شد اما با روغن نه؟ در زندگی شخصی، چقدر با چنین صحنهای روبه رو شدهاید؟ کجاها با آدمها به راحتی ارتباط برقرار میکنید و کجاها برایتان سخت است؟ چه چیزی باعث میشود با یکی به راحتی ارتباط برقرار کنید و با یکی سخت؟
این سؤالات بچهها را حسابی به فکر فرو برد.
سؤال بعدی این بود: آیا چیزی هست که بتواند شیر و روغن را در کنار هم نگه دارد؟چیزی هست که بتواند موجب همبستگی این دو ماده شود؟
برای دانلود فایل مقاله اینجا کلیک کنید.